به گزارش «راهبرد معاصر»؛ مانور دیپلماتیک دولت موقت سوریه و رژیم صهیونیستی در غیاب سفیر آمریکا در دمشق انجام می شود. به گفته منابع آگاه از روابط داخلی دمشق و تلآویو، واشنگتن عمداً از «منطقه خاکستری» در مانورهای دیپلماتیک خود استفاده میکند و به نماینده ویژه اش اجازه میدهد با انعطافپذیری، خارج از چارچوب سنتی عمل کند. با وجود این، انتصاب تنشزای محمد جولانی به عنوان شریک رسمی آمریکا در ایجاد ثبات در سوریه (حتی اگر با دستور کار خارجی جدید باشد) میتواند واکنشهای ایران، روسیه و تا حدودی اروپا را به دنبال داشته باشد.
روی میز مذاکره، ایده تلافیجویی علیه حزبالله از قبل مطرح است (نه به عنوان واکنش، بلکه به عنوان تلاش سازمانیافته و نهادینهشده برای تغییر شکل قواعد بازی منطقهای). بعید نیست در شرایط خاص، این ایده اگر در چارچوب مبارزه با نفوذ ایران ارائه شود، از سوی کشورهای عربی و ناتو حمایت شود.
توجه تحلیلگران بر مذاکرات غیرمنتظره محمد جولانی، رئیس جمهور موقت سوریه و نمایندگان سرویسهای جاسوسی رژیم صهیونیستی، به ویژه موساد متمرکز شده است
بنابراین امکان دارد شاهد تغییر اساسی در غرب آسیا باشیم. اتحاد بالقوه رژیم صهیونیستی و رئیس جمهور موقت سوریه (حتی اگر غیرمستقیم باشد) میتواند بزرگترین تغییر در توازن قدرت منطقهای از زمان به اصطلاح «بهار عربی» باشد. در قلب این طرح راهبردی، مبارزه برای قدرت در سوریه چندان مطرح نیست، بلکه تلاش برای تغییر شکل هندسه نفوذ منطقهای از مدیترانه تا خلیج فارس است.
در تحولی جدید در مباحث ژئوپلیتیکی غرب آسیا، توجه تحلیلگران بر مذاکرات غیرمنتظره محمد جولانی، رئیس جمهور موقت سوریه و نمایندگان سرویسهای جاسوسی رژیم صهیونیستی، به ویژه موساد متمرکز شده است. امارات و آمریکا در این تماسهای غیررسمی به میانجی تبدیل شدهاند که میتواند به ائتلافی بیسابقه علیه حزبالله لبنان منجر شود.
به گفته منابع آگاه، در دیدار ابوظبی، بستهای از توافقات به رئیس جمهور موقت سوریه ارائه شد که شامل موارد زیر است:
- به رسمیت شناختن مشروعیت جولانی در سوریه
- کمکهای نظامی و اقتصادی آمریکا
- سرمایهگذاریهای عمده کشورهای حوزه خلیج فارس
این موارد در ازای آمادگی دمشق برای حمله نظامی علیه حزب الله است.
1. طرح آمریکا برای ایجاد ثبات در سوریه: به وسیله توماس باراک، فرستاده ویژه و سفیر واشنگتن در ترکیه هماهنگ میشود که میان دمشق، بیروت و آنکارا در رفت و آمد است و پیشنهادهای دولت ترامپ را ارائه میدهد. این طرح بر بازتوزیع نفوذ منطقهای تمرکز دارد.
2. ریشههای فکری این فرآیند:
– نخستین بار در گزارش Raytheon با عنوان «بحران منطقهای با ابعاد نظامی» منتشر شد
- طبق دیدگاه آمریکا، این موضوع مستلزم مداخله فوری است
3. محاسبات ژئوپلیتیکی:
- مشارکت دمشق، نیروهای مورد حمایت ایران را تضعیف خواهد کرد
- پایبندی دولت موقت سوریه به «محور امنیتی طرفدار آمریکا» را اثبات میکند
پیامدهای ریاست جولانی امکان دارد محدود به تغییر نقشه ژئوپلیتیک منطقه نباشد، بلکه ابزارهای واقعی برای تثبیت تسلط بر قدرت را در اختیارش قرار دهد. گزارشها نشان میدهند، فرض بر این است جولانی این معامله را خواهد پذیرفت و در مذاکره انعطافپذیری نشان خواهد داد، بهویژه اگر شامل توافق سیاسی و اقتصادی جامع باشد که ادامه ریاست جمهوری اش را تضمین کند.
محرکهای معامله:
1. نقش محوری خلیج فارس:
امارات و عربستان مایل به تأمین مالی عملیات ارتش سوریه یا گروههای طرفدار سوریه علیه حزبالله در جنوب لبنان و دره بقاع هستند.
- تشکیل «تیم جنگجوی خارجی» (افراطی/فرقهای) برای به راه انداختن جنگ خیابانی خشونتآمیز با تأیید ضمنی غرب در حال بررسی است.
2. غافلگیری صهیونیستها:
رئیس شورای امنیت داخلی رژیم صهیونیستی جلسهای محرمانه با جولانی در ابوظبی برگزار کرده است، گامی که حتی از نظر تئوری سالها پیش غیرممکن بود. هدف رژیم صهیونیستی وارد کردن ضربهای قاطع به حزبالله از مسیر دمشق و جلوگیری از عملیات زمینی پرهزینه در جنوب لبنان است.
ایران اکنون با آزمونی مواجه است؛ هرگونه حمله سوریه به حزبالله، تهران را از «مهمترین اهرم» خود در شرق مدیترانه محروم میکند. در این میان غرب چشم خود را بر روی «جنگجویان خارجی» بسته است.
سؤال بزرگتر اینکه آیا جولانی میتواند بدون از دست دادن حمایت پایگاهش، از دشمن صهیونیستی به آلت دستش تبدیل شود؟ یا اینکه این توافق باعث شورش داخلی در صفوف هیئت تحریر الشام خواهد شد؟
رئیس شورای امنیت داخلی رژیم صهیونیستی جلسهای محرمانه با جولانی در ابوظبی برگزار کرده است، گامی که حتی از نظر تئوری سالها پیش غیرممکن بود
ایده همکاری با رئیس جمهور موقت سوریه (که پیش تر یکی از خطرناک ترین رهبران ترورست ها به شمار می رفت) اختلافات شدیدی را در داخل رژیم صهیونیستی برانگیخت. با وجود این، تجربه سال های اخیر ثابت کرده منطق «دشمن دشمن من، دوست من است» به قانون طلایی در سیاست های ناپایدار منطقه تبدیل می شود.
هرگونه به رسمیت شناختن رسمی جولانی به عنوان شریکی در ایجاد ثبات در سوریه امکان دارد موارد زیر را برانگیزد:
• خشم ایران و روسیه
• متحدان اروپایی
هرگونه اتحاد (حتی اگر اعلام نشده باشد) رژیم صهیونیستی و جولانی شامل موارد زیر خواهد بود:
* بزرگترین تغییر در موازنه قدرت از زمان به اصطلاح «بهار عربی»
* بازترسیم نقشه نفوذ از مدیترانه تا خلیج فارس
* این درگیری از نبرد بر سر سوریه به جنگی نیابتی برای هژمونی منطقهای تبدیل شده است
طنز تاریخی ینکه سردسته تروریست ها میتواند متحد رژیم صهیونیستی شود و ایران میتواند مهمترین برگ برنده لبنان را در بازی منطقهای از دست بدهد. منتظر واکنش ایران و متحدانش در منطقه هستیم.